۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

بررسی توقیع سمری و دیدار با امام زمان عج

مناقشه و بررسی روایت علی بن محمد سمری (ره) در مورد مشاهده امام مهدی علیه السلام (قسمت اول)

بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمين و صلى الله على محمد و آل محمد الائمة و المهديين و سلم تسليما
شرحی در مورد روایت سمری:
شیخ صدوق روایت می کند: که ابو محمد حسن بن احمد المکتب، گفت: که در مدینه السلام در سالی که در آن شیخ علی بن محمد السمری- (قدس ره)- وفات یافت بودم و چند روزی قبل از وفاتش به نزد او رفتم و یک توقیع (یادداشتی) را خارج نمود که در آن نوشته شده بود (بسم الله الرحمن الرحیم: ای علی بن محمد السمری خداوند اجر برادرانت را در تو عظیم گرداند، پس تو در فاصله شش روز دیگر وفات خواهی یافت؛ پس اوامر و کارهایت را جمع کن و به کسی که بعد از خود برای مقام سفارت وصیت نکن و غیبت کبری شروع شد. پس ظهوری در کار نخواهد بود تا وقتی که خداوند بزرگ مرتبه اجازه دهد و آن بعد از مدت طولانی و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از ظلم و ستم. و از شیعه من کسی خواهد آمد که مدعی مشاهده من را خواهد نمود. پس هر کس ادعای مشاهده را قبل از خروج سفیانی و ندای آسمانی را بکند او دروغگو و افترا زننده است. و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.
سپس گفت: آن توقیع را یادداشت کردم و از نزد او خارج شدم و پس از اینکه روز ششم فرا رسید به نزد او برگشتم و او به سختی نفس می کشید و به او گفت شد چه کسی وصی تو بعد از وفاتت خواهد بود؟ 
سپس گفت: خدا اوامری دارد که او می داند چه وقت خواهد بود. و به رحمت خدا رفت (رضی الله عنه ) و این آخرین سخنی بود که از او شنیدم. 

از یمانی آل محمد (ع) در باره روایت سمری سئوال شد: فرمود : (بحثها و مناقشات زیادی در مورد این توقیع (نوشته) موجود است و آن کفایت می کند. و لذا آنها (علمای قدیم) این روایت را از زمانهای بسیار دور ترک نمودند بخاطر اینکه می دانند که احتجاج و بحث در مورد آن ارزشی ندارد.
چون در سند این روایت اشکال وجود دارد . و اگر نزد آنها سند این روایت صحیح بود باز هم نمیتواند موجب و دلیل یک اعتقاد استفاده شود مگر اینکه روایاتی بعنوانه پشتوانه همراه آن بیاید. که بتوان از آن به یقین واعتقاد صدور انها رسید . بعلاوه اینکه متن آن نیز متشابه است ، ودرک از روایت توسط علمایی که به آن تمسک جسته اند متفاوت میباشد، وهرکدام یک درک خاصی ازاین روایت دارند .
بعلاوه اینکه این روایت مسوره نیست واین سبب میشود که در کلیت روایت اشکال وتشابه نزدآنها بوجود آید. ویا اینکه قواعد ودستورات فقهی آنها همچون بازیچه ای نزد آنها ست که هر وقت بخواهند به آن عمل میکنند وهر وقت که نخواهند به آن عمل نمی کنند.
بعلاوه اینکه این روایت بوسیله روایات و امورات زیادی نقض شده است ویکی ازاین روایات .روایت یمانی است ویا نامه های زیادی که به دست شیخ مفید از امام (ع) رسیده است . 
ومسئله اینکه تمسک به این روایت درهرحال امری غیرقابل قبول می باشد.

وبراستی که شیخ علی بن محمد سمری - در هنگام وفاتش درخصوص بعد از اوسئوال شد- گفت که خداوند امر و دستوری دارد که خود از آن آگاه است .
واین واضح است که شیخ سمری نه خود وصیت میکند ونه آنرا انکار میکند، بلکه تاکید می نماید که این امر دوباره خواهد آمد 
ودرتوضیح موارد فوق چند نکته را مدنظر خواهیم گرفت واز مجموع این نکات عدم صحت احتجاج وبحث بوسیله این روایت برای نفی مشاهده ودیدن امام (ع)ثابت می شود .

بحث وبررسی روایت سمری :

در خصوص سند روایت :

وآن بحث برای الزام است بوسیله قواعدی که خود آنها (کسانی که به آن استناد می کنند) ان را قبول دارند و به آن پایبند هستند . ونه اینکه قواعد علم رجال و درایت از ادله میباشد . وچون از ادله نمی باشد . اول باید یک دلیل شرعی برای اثبات حجیت آن علم رجال بیاورندقبل از اینکه آن رادلیل اصلی قراردهند که مردم را به مراجعه به این علم هدایت بکنند. ودر بیان این نکته دو امر را توضیح خواهم داد واز لابه لای این دو امر می فهمیم که آنها حق احتجاج و بحث ونقض ونفی مشاهده امام محمد بن الحسن (ع)را با این علم رجال ندارند.

امر اول : 
اتباع مدرسه علم اصول وعلم رجال تقسیماتی برای اخبار قرارداده اند واز جمله آنها:

1- خبرمتواتر : وآن خبری است که از آن قطع ویقین حاصل شود مانند حدیث الغدیر که به طرق متفاوت ومتعددی روایت شده است . 

2- خبر واحد : وآن هرخبری است که از آن در شک وتردید استفاده می شود و در علم ویقین از ان استفاده نمی شود .
وچیزی که نزد آنها متداول است اینکه خبر واحد را نمی توان برای اثبات عقاید به کار برد وبه آن عمل کرد . مگر به شرط وجود علم ویقین در آن خبر بلکه فقط در فقه به آن عمل می شود واز این مورد معلوم می شود که نفی مشاهده وروئیت امام (ع) بواسطه این روایت صحیح نیست بخاطر اینکه آن یک خبر ظنی وگمانی است که نمی تواند برای مسئله مهمی که در رابطه با امامت می باشد مورد استدلال قرار گیرد چون امامت یک امر عقائدی است که نزد آنها بواسطه یک خبر واحد ظنی وگمانی ثابت نمی شود.
پس آنها حق ندارند که مشاهده وروئیت امام (ع) را بواسطه این روایت واین خبر نفی نمایند، باتوجه به آنچه که خود در طریق عمل به قواعد وابزار کار خودشان در فقه نمایان کرده اند ، .واز این بحث گمان نکنید که به روش تقسیم آنها به اخبار ان تقسیمات را قبول داریم ، بلکه طبق قواعدی که خود به آن ها پایبند هستند انها را ملزم می کنیم .وبا آنها مباحثه میکنم .
.ودر بحثهای آتی واضح میشود که مابه این توقیع شریف اقرار می نماییم ولی درتفسیر آن با آنها مخالف هستیم.

_ادامه دارد

سایت انصار امام مهدی علیه السلام

سایت موسسه وارثین ملکوت

۲ نظر:

  1. خدا و ملایک و انبیاء و اوصیاء و خاتم الانبیاء و اهل بیت ع بر حقانیت شما شهادت میدهند . لبیک یا امام احمد الحسن ع

    پاسخحذف
  2. اللهم صل علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا

    پاسخحذف